شعر در مورد تسبیح
شعر در مورد تسبیح
شعر در مورد تسبیح ,شعر در مورد تسبیح خداوند,شعر در مورد تسبیح خدا,شعری در مورد تسبیح,شعر درباره تسبیح,شعر عاشقانه درمورد تسبیح,شعری درباره تسبیح,شعر کوتاه درباره تسبیح,شعر نو درباره تسبیح,شعر درباره ی تسبیح,شعر درباره دانه های تسبیح,شعر عاشقانه در مورد تسبیح,شعر تسبیح,شعر تسبیح خدا توسط موجودات,شعر تسبیح خدا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تسبیح برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دست هایت را دور من گره بزن
مرا وادار به گفتن نامت کن
مثل نخی که دانه های تسبیح را
دور هم جمع کرده،
بغلم کن
من مقصدم گیسوت نباشد
همه ی دوستت دارم هایم می ریزند
گم می شوند.
شعر در مورد تسبیح
شب روی شانه من خواب می بیند
و شب پره ها از من و شب
با تردید می گذرند
و او که بهترین آرزوها را برایم داشت
هفده بار بیشتر از من
خداحافظی را آزموده است
و این فاصله ای نیست
که با دعا و دویدن پر شود
«تسبیح مادربزرگ گم شده…»
و من عجیب خوابم می آید.
شعر در مورد تسبیح خداوند
تسبیح می سازم
از اسم زیبایت
هر صبح
نام تو را صدبار می بوسم…
شعر در مورد تسبیح خدا
در میکده با حریف قلاش
تسبیح و نماز در نگنجد
در جلوه گه جمال حسنت
خوبی ایاز در نگنجد
شعری در مورد تسبیح
تسبیح بده، پیاله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بیهده چه باشی؟
در میکده رو، شراب می نوش
شعر درباره تسبیح
تسبیح ملک را و صفا رضوان را
دوزخ بد را بهشت مر نیکان را
دیبا جم را و قیصر و خاقان را
جانان ما را و جان ما جانان را
شعر عاشقانه درمورد تسبیح
رفتم بدر دیر و درم بگشادند
عمامه شیخی ز سرم بنهادند
تسبیح مرا بگردن بت بستند
اسلام مرا بکعبه بفرستادند
شعری درباره تسبیح
همچو مرغان پاسبانی خویش کن تسبیح گو
چند گاهی خود شود تسبیح تو تسبیح خوان
بس کنم زین باد پیمودن ولیکن چاره نیست
زانک کشتی مجاهد کی رود بی بادبان
شعر کوتاه درباره تسبیح
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیده ام می جست و گفتندم نبینی روی دوست
خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت
شعر نو درباره تسبیح
از خرقه و تسبیح چو جز نام ندیدیم
چه خرقه چه تسبیح که زنار گرفتیم
زین دین به تزویر چو دل خیره فروماند
اندر ره دین شیوه کفار گرفتیم
شعر درباره ی تسبیح
و آن ها که به تسبیح بر افلاک بنامند
تسبیح گسستند و گرو کرده سجاده
جان طاقت رخسار تو بی پرده ندارد
وز هر چه بگوییم جمال تو زیاده
شعر درباره دانه های تسبیح
یارب یارب به حق تسبیح رباب
کش در تسبیح صد سؤالست و جواب
یارب به دل کباب و چشم پرآب
جوشان تر از آنیم که در خم، شراب
شعر عاشقانه در مورد تسبیح
بهر تسبیح سلیمان عصمتی
اشک داودی ز قرائی فرست
یعنی از بستان خاطر نوبری
باز کن در زی زیبائی فرست
شعر تسبیح
آن ماه که سجاده نشینان در او
سجاده و تسبیح به خمار برند اوست
ترکی که ز چین سر زلف چو کمندش
عشاق دل شیفته دشوار برند اوست
شعر تسبیح خدا توسط موجودات
سجاده گر مانع شود، حالیش بفروشم به می
تسبیح اگر زحمت دهد، در حال زنارش کنم
دیریست تا در خواب شد بخت من آشفته دل
من هم خروشی می زنم، باشد که بیدارش کنم
شعر در مورد تسبیح
بیشتر بخوانید :
